یک رابطهی خوب یعنی وابستگی عاطفی متقابل
درحالی که یک رابطهی ناسالم وابستگی احساسی را شامل میشود. حال تفاوت میان این دو چیست؟ اتکای متقابل یک خیابان دو طرفه است ولی وابستگی احساسی خیر.
به عنوان مثال:
در وابستگی متقابل وقتی من غمگینم، برای آروم شدن به تو تکیه میکنم و در عوض زمانهایی هم تو به من تکیه داری.این نوعی وابستگی متقابل است؛ ولی در وابستگی احساسی من همیشه و همه وقت برای آرامش دادن بیوقفه به تو آماده ام، اما هیچ زمانی ازت انتظار متقابل ندارم. یا اصلا ازت تقاضا نمیکنم به نیازهای من پاسخ بدی.
این که تمامی نیازهای شریک خود را برآورده کنید و انتظار نداشته باشید که نیازهایتان برآورده شود؛ یا برعکس، این رابطه رابطهی سلامت و بالغانهای نیست. قربانی کردن خود، نامش عشق نیست و می تواند منجر به احساس گناه در یکی از شما یا در هر دو طرف بشود.
در رابطه، این طبیعی است که نگرانی هایتان را با پارتنر (شریک) خود در میان بگذارید. در یک رابطهی خوب، شما به نگرانیهای یکدیگر اهمیت میدهید. اما میان این اهمیت دادن و اشتغال ذهنی پیدا کردن، مرزی وجود دارد.
مثالی از وابستگی عاطفی ، اگر پارتنر شما درباره یک اتفاق کاری پیش رو در محل کارش دلنگران باشد، این بسیار مثبت است که شما با شفقت به او گوش بسپارید.
با همدلی چند کلمهای با او صحبت کنید و سپس سر کار خود برگردید،این درکی از وابستگیهای عاطفی سالم است. در این سناریو شما نشان میدهید که برای توانایی شریک زندگی خود جهت رویارویی با چالشهای زندگی احترام قائلید.
حال فرض کنید که با شفقت به او گوش میدادید، با او صحبت میکردید و سپس کار خود را رها میکردید و تمام وقت و توجه خود را صرف میکردید تا پروژهی کاری او را به اتمام برسانید. اینجا ست که می توان گفت شما وارد حوزهی دلبستگی ناسالم شدهاید.
مشاوره روانشناسی خانواده بسیاری از این موارد و موارد شبیه به این را مورد بررسی و درمان قرار میدهد.