درک خودکشی

81 / 100

هر خودکشی یک تراژدی بزرگ و از سوی دیگر، یک راز بزرگ تر است

خودکشی معمولا از میزان بالایی از احساس ناامیدی نشآت می گیرد. ناتوانی در پیدا کردن راه حل مشکلات و یا ناتوانی در سازگار شدن با چالش های زندگی و موقعیت های ناخوشایند می تواند موجب بروز احساس ناامیدی شدید شود، تا آنجا که فرد برای خلاص کردن خود از فشار این ناامیدی، به فکر خودکشی می افتد.

در واقع، خودکشی به عنوان تنها راه حل برای مشکلات، که اکثرا نیز موقتی هستند، در نظر گرفته می شود. در حالی که اکثر کسانی که از اقدام به خودکشی جان سالم به در برده اند، اقرار کرده اند که وضعیتی که موجب شده بود خودکشی به ذهنشان خطور کند، موقتی بوده و با گذر زمان و کمک گرفتن از دیگران، قابل حل و گذر بوده است.

از نظر آماری، بیشترین موارد در سنین بین 45 تا 50 صورت می گیرد. از طرفی زنان موارد بیشتری از اقدام به خودکشی را به خود اختصاص داده اند، در حالی که مردان آمار بالاتری را در خودکشی موفق (خودکشی منتهی به مرگ)، نشان می دهند.

خودکشی

عوامل افزایش دهنده خطر خودکشی

امروزه بیشتر افراد تصور می کنند که خودکشی صرفا ناشی از بیماری های شدید روانی است، که البته این تصور تا حدودی درست بوده و در بیشتر موارد اقدام به خودکشی، یک اختلال خلقی و یا دیگر اختلالات روانی، نقشی مهم را ایفا می کنند؛ اما بسیاری از افرادی که هیچ نشانه ای از افسردگی، سوء مصرف مواد، اختلالات خلقی و یا هر بیماری روانی دیگری ندارند، همچنان نیز آمار بالایی از موارد اقدام به خودکشی را دربرمی گیرند.

در حالی که بسیاری از این موارد برای نزدیکان این افراد شوکه کننده و گیج کننده است اما، تصمیم فرد برای گرفتن زندگی خود ممکن است یک یا چند مورد از طیف وسیعی از عوامل فیزیکی و اجتماعی فرهنگی را در بر بگیرد؛ مثل دردها و بیماری های مزمن، بیکاری و از دست دادن شغل و یا مشکلات قانونی جدی. عوامل جمعیت شناختی مثل سن، نژاد و جنسیت و عوامل ژنتیکی نیز می توانند نقشی تاثیر گذار در خودکشی داشته باشند.

اگرچه که در بسیاری از موارد، علت خودکشی چند وجهی است و شامل چندین عوامل در کنارهم است. در برخی موارد نیز، دلیل آن هنوز به طور واضحی مشخص نیست. در هر صورت، آنچه مشحص است، پیچیده بودن خودکشی و این مسئله است که برای خودکشی کردن لزوما نیازی نیست تا فرد افسرده باشد. هرکسی که از مرگ، خودکشی و یا سربار دیگران بودن صحبت می کند، به ویژه اگر یک یا چند عامل خطر در وضعیت زندگی اش وجود دارد، باید بلافاصله جدی گرفته شود و در اسرع وقت به خدمات بهداشتی و روانی ارجاع داده شود.

خودکشی

سلامت روان و خودکشی

بسیاری از اختلالات روانشناختی مثل افسردگی، اختلالات دوقطبی، اختلال شخصیت مرزی و اختلال پس از سانحه، ریسک اقدام و یا افکار خودکشی را به میزان بالایی افزایش می دهند.

نشانه های یآس، پوچی و ناامیدی می تواند کسانی را که دچار اختلالات سلامت روان اند، به سمت پایان دادن به زندگیشان، هدایت کند. در حالی که درخواست کمک برای افکار یا رفتارهای خودکشی صرف نظر از علتی که دارند، بسیار مهم است اما، تشخیص درست اختلال توسط متخصص و درمان مداوم در جهت بهبود آن می تواند افکار خودکشی ناشی شده از اختلال را نیز به صورت همزمان کاهش دهد.

در حالی که بسیاری از افرادی که توسط خودکشی می میرند نوعی اختلال روانی قابل تشخیص داشته اند، اما باید به یاد داشت که این مسئله در تمامی موارد صدق نمی کند.

علائمی که نشان دهنده افکار خودکشی است

تشخیص اینکه آیا فردی در حال فکر کردن به خودکشی هست یا نه ممکن است کمی چالش برانگیر باشد. بعضی افراد ممکن است علائم بیرونی زیادی را از خود نشان دهند، که موجب می شود اطرفیان آن ها بیشتر متوجه میزان خطری باشند که آن ها را تهدید می کند. اما برخی از دیگر از افراد تلاش می کنند تا افکار و نیت خودکشی خود را پنهان کنند و در این امر نیز بسیار موفق اند.

از آنجایی که فهمیدن آنچه در ذهن دیگران می گذرد تقریبا غیر ممکن است، هرکسی که متوجه یک یا چند مورد از علائم هشدار دهنده در نزدیکان خود می شود، و یا به سادگی مشکوک است که آن ها ممکن است به خودکشی فکر کنند، باید از آن ها در این باره سوال بپرسد. تحقیقات پی در پی نشان داده اند که پرسیدن این سوال از افراد که «آیا به خودکشی فکر می کنی؟» موجب شکل گیری این فکر در ذهنشان نمی شود. چرا که افرادی که اقدام به خودکشی می کنند، از مدت ها قبل درگیر افکار مربوط به آن بوده اند و این گونه نیست که با پرسیدن این سوال، جرقه های این افکاردر ذهن او زده شوند.

خودکشی

جستجوی کمک برای افکار خودکشی

تشخیص دادن افکار و رفتار های خودکشی در خود و یا یکی از عزیزان می تواند به شدت موجب وحشت افراد شود، و بسیاری از مردم نمی دانند که در مقابل فهمیدن این مسئله چگونه باید واکنش نشان دهند. اما آنچه مهم است به یاد داشتن این مسئله است که مراکز کمکی و افراد امداد رسان، در هر ساعتی از شبانه روز، حضور دارند و می توان با کمک خواستن از آن ها، زندگی های زیادی را از کام مرگ نجات داد.

مراکز مشاوره اورژانس اجتماعی، آنش نشانی و مرکز فوریت های اجتماعی از بهترین مراکزی هستند که می توان با آن ها در مواجهه با این موقعیت ها و در مواقع حساس لحظه ای، تماس برقرار کرد. از طرفی برای شرایط غیر لحظه ای می توان از متخصصان حوزه روانشناسی و مشاوره درخواست کمک کرد.

چگونه درباره افکار خودکشی صحبت کنیم؟

مشخص است که صحبت درباره افکار خودکشی، چه درباره افکاری که مربوط به خودمان است و چه افکار دیگران، کاری دشوار و تکان دهنده است. معمولا صحبت درباره این موضوع، ناراحتی گسترده ای را ناشی می شود. در اغلب موارد، این احساسات بد از هنجار های فرهنگی ناشی می شوند. گرفتن جان خود در بسیاری از فرهنگ ها یک تابوی اجتماعی و مذهبی بوده و حتی توسط برخی از افراد، شرم آور تلقی می شود.

همچنین فکر کردن به خود خودکشی و یا تصور کردن اینکه یکی از عزیزانمان به آن فکر می کند نیز، از نظر عاطفی عمیقا دردناک است. به همین دلیل بسیاری از افراد از باز کردن سر صحبت با محوریت این موضوع وحشت دارند؛ چرا که نمی خواهند دوباره با آن احساسات بد مواجه شوند و از آن ها اجتناب می کنند.

زنده ماندن از اقدام به خودکشی

تلاش و اقدام برای خودکشی به طرز قابل توجهی بیشتر از خودکشی کامل است. سازمان کنترل بیماری ها (CDC) اعلام کرده که در سال 2019 در آمریکا، از بین 1 میلیون و 400 هزار نفری که اقدام به خودکشی کرده بودند، تنها حدود 47500 نفر موفق شده اند. این اعداد نشان می دهد که کمتر از 5 درصد از خودکشی ها به نتیجه غم انگیز آن ختم می شوند.

کسانی که از اقدام به خودکشی جان سالم به در می برند، اغلب به حمایت های جدی نیاز دارند و باید تحت نظر متخصصان بهداشت و روان قرار بگیرند. خبر خوب این است که در حالی که برخی از افرادی که اقدام به خودکشی کرده‌اند همچنان با افکار خودکشی دست و پنجه نرم می‌کنند، اما بیشتر این افراد برای تکرار این کار تلاش مجدد نمی کنند. سازمان کنترل بیماری ها اعلام کرده است بیش از 90 درصد کسانی که از اقدام به خودکشی جان سالم به در می برند، با مرگ طبیعی می میرند (با خودکشی نمی میرند).

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!