بازی روانی

73 / 100

بازی روانی چیست ؟

آیا هرگز در رابطه‌ ای بوده‌اید که هر دو طرف در آن احساس خوشایندی نداشته باشید و شاید یکی از شما یا هر دو در آن احساس تخریبی را تجربه کنید . اگر چنین شرایطی را تجربه کرده‌ اید به احتمال زیاد هر دوی شما در روابط دچار رفتاری شده اید که اصطلاحاٌ به آن بازی روانی می‌ گویند.

بازی روانی مجموعه ای از رفتار های تکراری با معنایی پنهانی است که در آن هر دو طرفِ رابطه تجربه‌ احساس های تخریبی دارند . این روند رابطه همیشه شامل «تغییر نقش» است و در آن لحظه‌ ای فرا می‌ رسد که بازیگران، اتفاقی غیر مترقبه، آزار دهنده و ناراحت کننده را تجربه می‌ کنند . افراد از اینکه به بازی های روانی می‌ پردازند، آگاهی ندارند .

بیان بازی روانی

«بازی» یک رشته تبادل با هدفی نهفته است که تا حصول به نتیجه پیش بینی شده و کاملا مشخص پیش می‌ رود و جریان پیدا می‌ کند . یعنی، هر بازی یک رشته تبادل مشخص و غالبا تکراری است با ظاهری قابل قبول و دارای انگیزه پنهانی_ یا به زبان عامیانه تر یک رشته حرکت است با دام و یا کلک .

ویژگی های بازی روانی

بازی های روانی غالبا ناخودآگاهند و بدون آگاهی بالغ رخ می‌ دهند . تا زمانی که افراد تغییر نقش نداده اند نمایان نمی‌ شوند. معمولا هر دو طرف رابطه دچار احساس تخریبی و درک نشدن می‌ شوند و با ناراحتی و حس سرزنش متقابل رابطه خاتمه پیدا می کند.

بازی ها شامل تبادل روابط متقابل پنهان بین بازیگران می‌ شود . در هر بازی آن چیزی که در سطح روانشناختی اتفاق می افتد با آنچه که در سطح اجتماعی آن رخ می دهد متفاوت است . ما این را از آنجایی می‌دانیم که افراد بارها و بارها بازی های خود را تکرار می‌کنند و دنبال کسانی می‌گردند که به آنها در بازیشان بپیوندند .

بازی روانی

بازی های روانی چگونه شکل می گیرند ؟

کودک در سالهای ابتدایی زندگی بر روی صحنه نخستین نسبت به خود و دنیای پیرامون خود تصمیماتی می‌ گیرد . مبنی بر این که دنیا چگونه جایی است و آدمها با او چگونه برخورد می‌ کنند این سناریوی نخستین (که به آن پیش نویس زندگی می‌ گوییم)  نسخه‌ ای است که ما بر اساس آن رفتار می‌ کنیم و یاد می‌ گیریم چگونه نیازهای خودمان را برآورده کنیم و آنچه که می‌ خواهیم را از محیط و اطرافیان بدست بیاوریم . ما به بازیهای روانی می‌ پردازیم تا پیش نویس خود را تایید کنیم . بازی های روانی تلاش های عمدی کودک در سالهای ابتدایی برای گرفتن نوازش است .

کودک برای زنده ماندن نیاز به نوازش دارد (نوازش هرگونه رفتاری است که بودن فرد را به رسمیت بشناسد) و زمانی که نتواند این نوازش را به طریق سالم و بی‌ هیچ شرطی به دست بیاورد از ترس تمام شدن منبع نوازشی ‌اش و برای مقابله با این وضعیت کودک به هر طریقی تلاش می‌ کند آن را بدست بیاورد . بازیهای روانی روشی مطمئن برای بدست آوردن و ذخیره یک نوازش هست حتی نوازش منفی چرا که هر نوازشی از بی نوازشی بهتر است .

شایع ترین بازی های روانی و آسیب های آن

از معروف ترین و شایع ترین بازی‌ های روانی که می‌ توان به آن اشاره کرد بازی (اره درست می گویی اما.. ) است . در این بازی همیشه یک طرف رابطه که در واقع آغازگر بازی است مشکلی را مطرح می کند و ابراز ناتوانی از حل آن را بیان می دارد و طرف دیگر این ارتباط با بیان راه حل وارد این بازی می‌ شود . بازیگر به دنبال حل مشکل خود نیست بلکه به دنبال تاییدی برای شرایط سخت و ناراحت کننده خود می گردد. شما هراندازه که تلاش می کنید اوا از فلاکت و ناراحتی نجات دهید او به همان اندازه امتناع می‌ کند. هربار که شما راه حلی را به او ارائه می‌ دهید با جمله آره می‌ دونم اما . . .  شما را پس می‌ زند .

بازی بعدی که بسیار در خانواده ها بین زن و شوهر ها و حتی فرزندان و والدین اتفاق می افتد بازی (اگر به خاطر تو نبود ) معمولا در پی بروز یک ناتوانی و یا عدم رضایت فرد از خودش دلیلی که بیان می کند این است که (اگر به خاطر تو نبود..) من آن کار را می کردم یا غالبا نارضایتی از زندگی زناشویی و خاتمه ندادن به رنجهایشان را به گردن فرزندان می اندازند که اگر به خاطر نبود من بارها جدا شده بودم که به هیچ وجه این گونه نیست اگر بنا به جدایی بود و اگر واقعا قادر به ادامه زندگی نبود بارها آن را ترک کرده بود .

بازی های روانی را می‌ توانیم در غالب یک مثلث تعریف کنیم . هر وقت افراد باتزی روانی را اجرا می کنند یکی از نقشهای پیش نویسی خود را تکمیل می کنند :«آزارگر»، «نجات دهنده»، «قربانی » .

آزارگر خود را برتر از دیگران می‌ داند دیگران را خوار و بی ارزش می داند . نجات  دهنده نیز همین تصویر را درباره دیگران دارد اما از موضعی دیگر که آنها نیازمند کمک هستند و من آن ناجی و قهرمانم که باید به  کمک آنها بشتابم . زیرا آنها توان کمک به خود را ندارند . در مورد قربانی او این تصور را درباره خودش دارد که بد و و ناتوان است و به هیچ دردی نمی خورد و همه او را یک روز طرد خواهند کرد . قربانی همیشه به دنبال یک آزار گر می گردد تا پیش نویس خود را تایید کند که او بد، به درد نخور و بی ارزش است .

هریک از نقشهای این مثلث شامل نادیده گرفتن است ، آزار گر شان و منزلت دیگران را نادیده می گیرد . ناجی توانایی افراد را نادیده می گیرد و قربانی خود را نادیده می گیرد . بازی های روانی می تواند نتیجه روابط همزیستی حل نشده اند که در آن بازیگران خود و دیگری را انکار می کنند . انکار دیگری که اتفاق می افتد این است که آنها با توسل جستن به روش های قدیمی خود هزاران روش دیگری که می توانند به مقصود برسند را نادیده می گیرند و انکار می کنند .

آنچه که مسلم است بازی های روانی برای گریز از صمیمیت شکل می‌ گیرند و مانع از تجربه شفافیت در ارتباط می‌ شود به این شکل ارتباطات مارا تحت تاثیر قرار می‌ دهند . به هر میزان که در رابطه ای بازی روانی وجود داشته باشد به همان اندازه رابطه مان با احساس تخریبی و نا خوشنودی و عدم رضایت همراه است .

نوشته : بی‌تازرین پناه

مشاوره خانواده سرو میتواند بسیاری از این مسایل را بررسی و مورد درمان قرار دهد.

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!