برای داشتن کودک مستقل چه باید کرد؟ یک اصطلاح از قدیمالایام وِرد زبان همه بوده است؛ اینکه بگذار لااقل قدری بچه رویِ پایِ خودش بایستد. این اصطلاح به چه معنایی میباشد و تا چه اندازه میشود به آن اِکتفا کرد موضوع یادداشتِ این هفته است.
مستقل بودن بدیهی است؛ مفهومی ساده دارد. این که فرزند در انجامِ کارهای شخصی نیاز به دیگری ندارد. یعنی اگر روزی، اتفاقی، در خانه تنها بود میتواند بلأخره به یک طریقی از پَسِ وعدهی ناهار بر بیاید و برای خودش هرچند اندک خوراکیای ترتیب دهد.
نکتهی تأملبرانگیز این است که گاهی پدر و مادر به موجبِ توجه بیش ازحد، فرزند را در تمامِ امور پوشش میدهند. حمایت کردن با پوششهای ناکارا و مُخرب تفاوت دارد. در پوششهای ناکارا و مُخرب یادگیری وجود ندارد. به جایِ فرایند یادگیری؛ عادت به حضورِ دیگری شکل میگیرد. حال تصور کنید؛ هر روز، در طیِ چند سالِ متمادی فرزندش را به مدرسه میرساند، کیف یا کولهاش را حَمل، او را تا دَمِ ورودیِ ساختمانِ مدرسه همراهی و بدرقه میکند. شاید بپرسید این چه ایرادی دارد؟ در ظاهر ایراد نیست. یکجور حمایت به چشم میآید. امّا مغزِ انسان، به فرایندِ «عادتکردن» عادت دارد. مغز؛ طبقِ یک برنامهی پیش تنظیم شده رفتارها را ثبت و طبقِ فرایندِ عادت پذیری آنها را خودکار انجام میدهد. یعنی؛ رفتهرفته، فرزند رفتارِ وابستگی را آموخته و پرورش داده. سادهاش این است که او چه زمانی قرار است کارهایش را انجام دهد؟ او، به این نتیجه خواهد رسید که انجام و رَفعِ تکلیفها به حضورِ شخصی دیگر بستگی دارد.
گاهی، به اشتباه پدر و مادر تصور میکنند رفتارشان حمایت مآبانه است. امّا باید توجه داشت حمایت کردن با پوششهای مخرب و ناکارا هم چون: لباستنکردن،
- بستنِ بندهایِ کفش
- حملِ وسایل
- و بهطور کلی دخالت در انجامِ امورِ شخصی
احتمالاً در آینده رفتارِ مستقلانه را در فرزندمان بهوجود نخواهد آورد.
حمایتهای عاطفی را میتوان جایگزین کرد. یعنی پذیرفتنِ کودک بیشرط و بدون در نظر گرفتنِ شرایطِ ارزش و از همه مهمتر قبولِ او و یاریرساندن به او در موقعیتهای بحرانی.
رفتارِ مستقلانه زمانی شکل میگیرد که پدر و مادر در موقعیتهای به شدت ساده، از فرزند رفتار مستقلانه طلب کنند. خرید کردن، مسئولیتهای ریزِ خانه و محول کردن امور شخصی.
ما زمانی توانستیم دوچرخههایمان را به تنهایی برانیم و با آسودگی رکاب بزنیم که پس از مدتی «کمکیها» از کنارِ چرخِ عقب برداشته شدند. زمین خوردن وجود داشت؛ امّا راندنِ دوچرخه به تنهایی تحقق پذیرفت. مستقل بودن یک صفتِ رفتاری است که یکشبه به وجود نمیآید. در طولِ زمان؛ آهسته و پیوسته در سیستم رفتار آدمی شکل میگیرد. یادمان باشد؛ به احتمالِ فراوان مستقل بودن، زیربنایِ مسئولیتپذیری است. مسئولیتپذیری، در سالهای بعد تعهد را به وجود میآورد و به احتمالِ فراوانتر تعهد، پدیدآیی سازگاری را با کیفیتِ بیشتر همراه میسازد.