ما اغلب در زندگی با تلههایی روبرو میشویم .تلههای زندگی طرحوارههایی هستند که افراد در کودکی خود به آنها دچار میشوند که نشانههای این طرحوارهها اغلب در بزرگسالی مشخص میشود و زندگی فرد مبتلا را مختل میکند، در نتیجه باید این تلهها درمان شوند که برای درمان از روش طرحواره درمانی استفاده میکنند.
طرحوارهها یک سری الگوهایی هستند که از دورانِ کودکی و یا نوجوانی در افراد شکل میگیرند و از طریق افکار، باورها، رفتارها و روابط، در زندگی آنها تقویت میشوند. در واقع طرحوارهها هنگامی رشد میکنند که نیازهای اساسی کودک تأمین نشود. بنابراین اگر والدین نیازهای کودک را به درستی تأمین کنند، کودک رشد میکند و به یک بزرگسال سالم تبدیل میشود.
نیازهای اساسی همچون :
ایمنی، عشق و توجه، زندگی پایدار و قابل پیشبینی، پذیرش، تحسین و تمجید، حمایت و همدلی، راهنمایی و حفاظت، اهمیت دادن به نیازها و عواطف
فقدان هر کدام از نیازهای اساسی، منجر به تلههای زندگی می شود.
طرحواره درمانی یک رویکرد تجربی است که سعی بر تغییر شخصیت افراد مبتلا به مشکلات عاطفی مزمن دارد و بر پایه شناختدرمانی، رفتارگرایی، نظریه دلبستگی، احساسدرمانی و رابطهدرمانی تعریف شده است. طرحواره درمانی برای رهایی از تلههای زندگی که به صورت مزمن میباشند، مؤثر است. بنابراین میتوان از طرحواره درمانی برای موارد زیر استفاده کرد:
شناسایی و درمان الگوهای خودتخریبی زندگی، موضوعات ریشهدار و عمیقِعاطفی
تقویت انعطاف پذیری و توانایی رویارویی با چالشهای زندگی
تقویتِ بخشهای قوی و مثبتِ شخصیتِ افراد
روش های رهایی از تلههای زندگی
به عنوان نمونه طرحواره رهاشدگی؛ فرد در کودکی تمام عزیزان خود را از دست داده و یا رها شده است. در نتیجه دائماً ترس و اضطراب از دست دادن عزیزان خود را دارد. برای درمان فرد باید به این باور برسد که هر کسی و به هر طریقی ممکن است عزیزانش را از دست بدهد و این روال طبیعی دنیا است.
و یا طرحواره وابستگی؛ مبتلایان اعتقاد دارند که قادر به انجام کاری بدون کمک دیگران نیستند و تصمیمگیریهای خود را نیز به عهده دیگران میگذارند. بنابراین برای رهایی از تلههای زندگی از جمله تله وابستگی، بیمار باید باور کند که تواناییهایش نامحدود است و میتواند مسئولیتِ کارهای خود را به عهده بگیرد.