
هر یک از ما پیوسته در حال ارزیابی دنیای پیرامون خود هستیم و گاهاً به چیزهای که میبنیم علاقهمند میشویم یا بدمان میآید و عجیب است برایمان وقتی میشنویم کسی بگوید: «هچ احساسی به شکلات، ماهی و یا نویسندگان ندارم». این بهخاطر تفاوت در نگرشهاست.
نگرشها؛ ارزیابی کردن افراد، اشیا یا نظرات هستند. نگرشها ترکیبی از باورها وهیجاهاییست که شخص را پیشاپیش آماده میکند تا به دیگران، اشیا و گروههای مختلف نگاهی مثبت و منفی داشه باشد.
این نگرشها هستند که نحوۀ عملکرد ما را تعیین میکنند. نگرشهای ما تا حدودی با ژنهای ما در ارتباط هستند. به عنوان مثال دوقلوهای همسان حتی زمانی که در محیطهای متفاوت بزرگ میشوند و اصلاً یکدیگر را نمیشناسند، در مقایسه با دوقلوهای ناهمسان نگرش مشترک بیشتری دارند. البته در کنار این مولفۀ وراثت، تجربههای اجتماعی ما نیز نقش مهمی در شکلگیری نگرشهایمان دارند.
گاهی نگرشهای ما مبتنی بر حقایق و باورهای افراد دربارۀ ویژگیهای شی است که نگرشهای مبتنی بر شناخت نامیده میشوند. بر حسب این نوع نگرش میتوانیم محاسن و معایب یک شی را طبقهبندی کنیم.
گاهی نگرشها بر پایه احساسات و ارزشهای افراد است که نگرشهای مبتنی بر عاطفه نامیده میشوند.
گاهی نگرش مبنی بر مشاهدات حاصل از نحوۀ رفتار فرد در مقابل شی است که نگرش مبتنی بر رفتار نامیده میشود.
زمانی که نگرش شکل میگیرد گاهی به راحتی آن را بیان کرده و آگاهانه تإیید میکنیم.به این نوع نگرشها، نگرشهای آشکار میگوییم. اما گاهی دربار موضوع فکر کرده و موضوع مورد نظر خارج ا ز حوزۀ خودآگاهی قرار دارد که نگرشهای ناآشکار نامیده میشوند.