یاداشتهایِ عماد رضایینیک
اگر میخواهیم فرزندانمان به شهروندانی بهتر و مسئول تبدیل شوند، میبایست به آنها کمک کنیم تا خود را به عنوان اعضای توانا و مشارکتکنندهی جامعه ببینند. پیشنهاد میکنیم فرزندان مهارتهای کاربردی و ضروری همچون ارتباط، خویشتنداری، مسئولیت و قضاوتِ خوب را نیز بهدست آوردند.
بهنظر میآید نشستهای خانوادگی یکی از بهترین راهها، برای یاد دادن اصول دموکراسی و منطق اجتماعی باشد. در نشستهای خانوادگی، والدین به الگوهای ارتباطی تبدیل شده و به کودکان امکان میدهد تا از طریق مشاهده، بازخوردهای لحظهای و تجربه تقریباً مهارت، ادراک و تواناییهای لازم برای ورود به موقعیتهای اجتماعی را فرا میگیرند. نکته قابل تأمل این است که ملاقاتهای خانوادگی در خدمتِ نیازهای کودکان قرار گرفته و زندگی بینفردی را سازنده و معنادارتر خواهد کرد.
این نوع ملاقاتها، احساس قوی از مفهوم «خانوادهبودن» را بهوجود میآورد.
پذیرش فرزند تضمین میشود و فرصت شنیدهشدن و جدی گرفتهشدن شکل میگیرد.
پیشنهاد میدهیم نشست را با «تمجیدکردن» آغاز نماییم. از هر فرد بهخاطرِ کارهایی که طی هفتهی گذشته انجام داده تشکر میکنیم. این امر موجب میشود هر کسی یاد بگیرد که چگونه از دیگران تعریف و قدردانی کند. این احساس موجبِ فراخوانی مشارکت همکاری و این باور میشود: «ما در کنار هم هستیم»
تمجید، قدردانی، حلمسئله و تصمیمگیری از اجزای ملاقات هستند که نقاط قوت را خاطرنشان میسازند و به فرزند کمک میکنند دریابند تا چهحد با کفایت هستند. والدین بهتر است دریابند در هر موقعیت کودک چه نیازی دارد، والدین بهتر است «بهترینبودن» را انتخاب کنند. کودک یاد میگیرد با استناد به توانمندیهایش اتفاقهای سازنده را بهوجود آورده و بهجلو میراند.
معمولاً بزرگسالان، در تلاش برای اقناعکردن کودکانی که به دنبال توجه هستند، بهجای پیوستگی سازنده، اغلب به گونهای عمل میکنند که گویی «توجه» فنجانی است که میتوان آنرا پُر کرد و انتظار دارند وقتی فنجان پُر شد، کودک بگوید «متشکرم، برای من کافی است، چرا نمیروی سراغ کارت؟»
در واقع، ته این فنجان سوراخ است. ما میتوانیم مقدار بیشتری داخل آن بریزیم، امّا هرگز این فنجان پُرشدنی نیست.
توجه، حلقه گمشدهی احساس تعلق است.
باید تلاش کرد کودک دریابد زمانی که والدین مشغول کار دیگر هستند، احساس تعلق سَرِجایش میباشد. همکاریکردن و تعامل، احساس تعلق را بهوجود میآورد.
درواقع؛ وقتی شروع به درک رفتار کودک به شیوهای متفاوت میکنیم، در ادامه قادر به تغییر پاسخهایمان خواهیم بود.
هدف، میبایست هدایت کودک به سمت رویکردهای سازندهتر برای تعلق به محیطهای موردانتظار و دیگران باشد.