روابط..سنگبنا / من حالم خیلی بده! بفهم! “
افرادی که در کودکی کسی به درد دلشان گوش نداده و مورد توجه و درک و همدلی قرار نگرفته اند، با این باور بزرگ میشوند که هیچکس نمیتواند آنها را درک کند پس اگر از چیزی آزرده خاطر شوند آن را طوری به همسر یا پارتنرشان میگویند انگار که فاجعه شده است. آنها با هیجان زیادی بارها و بارها شکایتشان را تکرار می کنند و اگر طرف مقابل راهکاری پیشنهاد بدهد و یا به آنها بگوید که این مساله آنقدرها هم فاجعه نیست او را متهم میکنند که آنها را درک نکرده است. کلمات تهاجمی ما را خشمگین میکنند ، کلمات اطمینان خاطر، ما را راحت میکند و احساس امنیت میدهند. کلمات خود را با احترام و تاثیر آن درک کنید و توجه به ارتباطات غیرکلامی را در نظر بگیرید
اطمینان حاصل کنید که تن صدای شما، زبان بدن و عبارات صورت همه چیز را همانند گفتار انتقال میدهند ، اگر شریک زندگی شما پیامهای متضاد شما ارسال میکند، فرض نکنید که او نیتهای بدی دارد. فقط از او بپرسید منظورش چیست. هنگامی که شما هر دو ارتباط آشکارا و صادقانه دارید، احترام و اعتماد را توسعه میدهید.
در واقع، شکایت از طرف مقابل، تکرار مکرر خواستههایی که داشتیم و برآورده نشده و تاکید روی این موضوع که اوضاع رابطه تا چه حد خراب است راه مناسبی برای جلب توجه و همدلی دیگران نیست، چراکه اغلب آدمها از این همه شکایت، خسته و عصبانی میشوند و بهجایاینکه به سمت ما بیایند و از ما حمایت کنند، از رابطه عقب مینشینند و ما دوباره تنها و درک نشده باقی میمانیم!