5 / 100

روابط..سنگ‌بنا / من حالم خیلی بده! بفهم! “

افرادی که در کودکی کسی به درد دلشان گوش نداده و مورد توجه و درک و همدلی قرار نگرفته اند، با این باور بزرگ می‌ شوند که هیچ‌ کس نمی‌ تواند آ‌ن‌ ها را درک کند پس اگر از چیزی آزرده خاطر شوند آن را طوری به همسر یا پارتنرشان می‌ گویند انگار که فاجعه شده است. آن‌ ها با هیجان زیادی بارها و بارها شکایت‌ شان را تکرار می کنند و اگر طرف مقابل راهکاری پیشنهاد بدهد و یا به آن‌ ها بگوید که این مساله آن‌ قدرها هم فاجعه نیست او را متهم می‌ کنند که آن‌ ها را درک نکرده است. کلمات تهاجمی ما را خشمگین می‌ کنند ، کلمات اطمینان خاطر، ما را راحت می‌ کند و احساس امنیت می‌ دهند. کلمات خود را با احترام و تاثیر آن درک کنید و توجه به ارتباطات غیرکلامی را در نظر بگیرید

اطمینان حاصل کنید که تن صدای شما، زبان بدن و عبارات صورت همه چیز را همانند گفتار انتقال می‌ دهند ، اگر شریک زندگی شما پیام‌ های متضاد شما ارسال می‌ کند، فرض نکنید که او نیت‌ های بدی دارد. فقط از او بپرسید منظورش چیست. هنگامی که شما هر دو ارتباط آشکارا و صادقانه دارید، احترام و اعتماد را توسعه می‌ دهید.

در واقع، شکایت از طرف مقابل، تکرار مکرر خواسته‌ هایی که داشتیم و برآورده نشده و تاکید روی این موضوع که اوضاع رابطه تا چه حد خراب است راه مناسبی برای جلب توجه و همدلی دیگران نیست، چراکه اغلب آدم‌ ها از این همه شکایت، خسته و عصبانی می‌ شوند و به‌ جای‌ اینکه به سمت ما بیایند و از ما حمایت کنند، از رابطه عقب می‌ نشینند و ما دوباره تنها و درک نشده باقی می‌ مانیم!

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!