نویسنده: باران مرادی
با ياری از زيبای حقيقى
خواستگاه اصلی اين بخش معرفى هنر درمانى و زير شاخههاى آن به عنوان شاخهاى از علم روانكاوى در تسهيل و درمان بسياري از اختلالات روانشناختى در كودكان و بزرگسالان است. به همين منظور ابتدا به معرفى و چيستى هنر خواهيم پرداخت.
هنر چيست؟
هنر در صورت امروزى بيان هر آرمانى است كه هنرمند توانسته باشد آن را به صورت تجسمى تحقق بخشد. هنر در نزد هنرمند تصويرى آرمانى از طبيعت محسوب مىشود كه عبارت است از سنخهاى كامل و وجههاى از طبيعت يا شكل و تناسب يك انسان در قالبى هنرمندانه. در واقع چيزى به نام هنر مطلق وجود ندارد و تنها اين هنرمنداناند كه وجود دارند. از طرفى هنر راهى براى شناخت خود و نهايتا خالق خود مىباشد كه عنصر اوليه خود را وام دار طبيعت بوده و آنچه را كه به مخاطب تحويل مىدهد، ديگر ماده اوليه نيست بلكه چيستي و جاودانگى هنر است.
هنر براى انتقال اثر خود از حواس مخاطب بهره مىگيرد. لذا با بررسى هر يك از عناصر آثار هنرى، مىتوان به انديشه و احساسات هنرمند دست يافت.
به طور كلى زيبايى آن چيزى است كه لذت بخش است و از وحدت روابط صورى برمىخيزد. اين در حالى است كه تشخيص زيبايى نيز لذت بخش است اما بيشتر اشتباهات در رابطه با هنر از آنجايى است كه به كارگيرى دو واژه هنر و زيبايى را معادل يكديگر قرار داده و فرض را بر آن مىگيريم كه هر آنچه زيباست هنر است و يا هنر زيباست. آنچه زيبا نيست هنر نيست و زشتى نفى هنر است.
در پاسخ به اين سئوال بايد گفت كه گاهى احساسهايى مانند خوردن، بوييدن، لامسه و … نيز لذت بخشند ولى آيا هنرمندانهاند؟؟؟ حقيقت اين است كه معنا و اهميت تاريخىِ تصور زيبايى، محدود اصالت هنر نامحدود است.
اگر براى قضاوت يك اثر هنرى تنها بر وجهه زيبايى آن متمركز شويم، آنگاه در ارتباط با آثار هنرى كم جاذبه تر، درك مناسبى از آن نخواهيم داشت. زيبايى يك اثر به موضوع آن بستگى ندارد. بلكه تكنيكهاى مختلف از درك اثر، اطلاعاتى فراتر از يك اثر هنرى به مخاطب خواهد داد كه بر شماردن آن خالى از لطف نيست.
به مثال زير توجه كنيد:دو پرتره كه زيبايى كه در اثر پيترروبنيس مشاهده مىشود در پرتره دوم كه اثر آلبرشت دورر است، مشاهده نمىشود.
در مثال اول رنگ و لعاب پرتره كودك به كار زيبايى را القاء كرده است. همچنين ناخودآگاه مخاطب در قضاوت دو اثر مداخله فراوان دارد. به عنوان مثال اثر اول طرحى از جوانى و شادابى و اثر دوم كهنگى و فرسودگى را به ذهن مخاطب القاء مىكند كه در قضاوت اثر تاثيرگذار است. در پايان اين بخش بايستى خاطر نشان كرد كه مسير كنونى هنر از آغاز زندگى بشر تعيين شده است و اثر هنري يك رويداد تاريخى محسوب مىشود. هرلحظه همراه با زايش يك اثر هنرى( اثرى واقعا جديد) مسئله هنر در ميان هنرمندان و دنياى هنر دستخوش تغيير خواهد شد.
خواستگاه هنر چيست؟
سرچشمه هنر ناخودآگاه است كه به صورتى قابل پذيرش در اثر هنرى به ظهور مىرسد. در حقيقت اين ناخودآگاه هنرمند است كه با اتصال به ناخودآگاه مخاطب در اثر هنرى، دركى از سيماى هنر را بوجود آورده و مخاطب را قادر به لمس تجربه هنرمند مىنمايد. آشكار شدن كاركرد ناخودآگاه در هنر، كليد راهيابى به لايه هاى زيرينِ ناهوشيار در هنرمند مىباشد…
منابع:
هنر در گذر زمان تاليف: هلدن گاردنر ترجمه: محمد تقى فرامرزى
تاريخ هنر تاليف: ارنست گامبريچ ترجمه: على رامين
معنى هنر تاليف: هربرت ريد ترجمه: نجف دريا بندرى