طرحواره انزوای اجتماعی
طرحواره انزوای اجتماعی – بیگانگی معمولاً در سنین نوجوانی شکل میگیرد، در حالی که عموماً طرحواره ها ریشه در کودکی انسان دارند. وقتی کودک به سن نوجوانی میرسد و وارد اجتماع میشود، تأثیر پذیری بالایی که نوجوان در سنین نوجوانی در جامعه و بین دوستان خود دارد باعث شده اگر زمانی مورد تحقیر و تمسخر قرار بگیرد به احتمال زیاد از جامعه منزوی شده و احساس غریبی و بیگانگی کند. این گونه افراد خود را جدای از جامعه میبینند و دائماً با همه قهر هستند. احساس متفاوت بودن و تعلق نداشتن به هیچ کجا و هیچ جمعی همواره آنها را آزار میدهد.
معلولیتهای جسمی، مشکلات مادرزادی، ظاهر عجیب مثل رنگ پوست متفاوت و یا متولد شدن یک کودک زال در خانواده ،گویش متفاوت، اقلیتهایِ مذهبی و قومیتی، لکنت زبان، مشکلات ذهنی، کند ذهنی و مشکلاتِ یادگیری از جمله دلایل جسمی و اجتماعی و ذهنی برای مهیا ساختن بسر مناسب این طرحواره محسوب میشوند.
کسانی که به طرحواره انزوای اجتماعی بیگانگی گرفتار هستند مطلقاً حاضر به شرکت در هیچ جمعی نیستند، هیچ دوستی ندارند و همواره در همه جا تنها و در حاشیه هستند.در صورتی که مبتلایان به طرحواره نقص شرم در جمع حاضر میشوند ولی اعتماد به نفس حرف زدن ندارند و احساس حقارت میکنند.
سبکهای مقابله در مقابل این طرحواره:
- تسلیم: در گروهها مشارکت نمیکنند.
- اجتناب: از جمعها دوری میکنند.
جبران افراطی: برای ملحق شدن به گروه نقش بازی میکنند ولی در اصل احساس تعلق به آن نمیکنند.
- طرحوارهی پذیرش جویی و جلب توجه
- طرحواره بیاعتمادی/بدرفتاری
- طرحواره محرومیت هیجانی
- طرحواره خود تحول نیافته-گرفتار
- طرحواره رها شدگی
- طرحوارهی نقص و شرم
- طرحوارهی استحقاق/ بزرگمنشی
- طرحواره وابستگی _ بیکفایتی
- طرحوارهی شکست